فرایند شکل‌گیری ابتکارات کارآفرینانه‌ی اجتماعی: الگویی برگرفته از نظریه‌ی برخاسته از داده‌ها

نویسندگان

1 دانشگاه تهران ، کارشناسی ارشد

2 دانشگاه تهران

3 دانشگاه شیراز

چکیده

کارآفرینی اجتماعی به معنی فعالیت‌های خلق ارزش اجتماعی نوآورانه است. محققان تایید کرده‌اند که این پدیده، منجر به توسعه‌ی پایدار اجتماعی و اقتصادی می‌شود. ماهیت زمینه‌ای کارآفرینی اجتماعی، ایجاب می‌کند که برای توسعه‌ی آن در هر زمینه‌ی خاص، ابتدا فرایندها و سازوکارهای خاص آن، شناخته شوند. بنابراین این پژوهش به‌دنبال پاسخ‌گویی به این سئوال است که: "ابتکارات کارآفرینانه‌ی اجتماعی جدید در یک کشور در حال توسعه مانند ایران چگونه شکل می‌گیرند؟" برای این منظور از روش تحقیق کیفی، به شیوه‌ی نظریه برخاسته از داده‌ها استفاده شده است. مصاحبه‌های عمقی با 9 کارآفرین اجتماعی که فرایند مورد مطالعه را تجربه کرده‌اند، انجام شدند. تحلیل ساختار ارزش‌ها و تعاملات کارآفرینان اجتماعی با دیگران، از دوران کودکی تا لحظه‌ی ایجاد ابتکار اجتماعی‌شان، منجر به شکل‌گیری نظریه‌ی میانی شد. الگوی به‌دست آمده از این پژوهش نشان می‌دهد، مقوله‌ی اصلی که منجر به ایجاد ابتکارات کارآفرینانه‌ی اجتماعی می‌شود گرایش فرد به فعالیت‌های مسئولانه‌ی اجتماعی است که ایجاد ابتکار اجتماعی را مطلوب می‌کند. چنان‌چه چنین فردی تحت تاثیر شرایط واسطه‌ای و محیطی ویژه، ایجاد ابتکار اجتماعی را امکان‌پذیر بیابد، راهبردهای ویژه‌ای را در پیش می‌گیرد که در نتیجه‌ی آن‌ها، ابتکار کارآفرینانه‌ی اجتماعی جدید، شکل می‌گیرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

فرایند شکل‌گیری ابتکارات کارآفرینانه‌ی اجتماعی: الگویی برگرفته از نظریه‌ی برخاسته از داده‌ها

نویسندگان [English]

  • نسیم یادگار 1
  • عباس بازرگان 2
  • نظام الدین فقیه 3
1
2
3
چکیده [English]

کارآفرینی اجتماعی به معنی فعالیت‌های خلق ارزش اجتماعی نوآورانه است. محققان تایید کرده‌اند که این پدیده، منجر به توسعه‌ی پایدار اجتماعی و اقتصادی می‌شود. ماهیت زمینه‌ای کارآفرینی اجتماعی، ایجاب می‌کند که برای توسعه‌ی آن در هر زمینه‌ی خاص، ابتدا فرایندها و سازوکارهای خاص آن، شناخته شوند. بنابراین این پژوهش به‌دنبال پاسخ‌گویی به این سئوال است که: "ابتکارات کارآفرینانه‌ی اجتماعی جدید در یک کشور در حال توسعه مانند ایران چگونه شکل می‌گیرند؟" برای این منظور از روش تحقیق کیفی، به شیوه‌ی نظریه برخاسته از داده‌ها استفاده شده است. مصاحبه‌های عمقی با 9 کارآفرین اجتماعی که فرایند مورد مطالعه را تجربه کرده‌اند، انجام شدند. تحلیل ساختار ارزش‌ها و تعاملات کارآفرینان اجتماعی با دیگران، از دوران کودکی تا لحظه‌ی ایجاد ابتکار اجتماعی‌شان، منجر به شکل‌گیری نظریه‌ی میانی شد. الگوی به‌دست آمده از این پژوهش نشان می‌دهد، مقوله‌ی اصلی که منجر به ایجاد ابتکارات کارآفرینانه‌ی اجتماعی می‌شود گرایش فرد به فعالیت‌های مسئولانه‌ی اجتماعی است که ایجاد ابتکار اجتماعی را مطلوب می‌کند. چنان‌چه چنین فردی تحت تاثیر شرایط واسطه‌ای و محیطی ویژه، ایجاد ابتکار اجتماعی را امکان‌پذیر بیابد، راهبردهای ویژه‌ای را در پیش می‌گیرد که در نتیجه‌ی آن‌ها، ابتکار کارآفرینانه‌ی اجتماعی جدید، شکل می‌گیرد.