امروزه دانش و فناوری دو عامل اساسی ایجاد ثروت، توانایی و دانایی کشورها بهشمار آمده و وسیلهای قدرتمند در توسعهی ملی تلقی میشود. از اینرو رسالت دانشگاه بهعنوان متفکرترین نهاد مسئول در قبال تحقق آرمانهای توسعهی ملی، ایجاب میکند تا به پویاسازی ارکان خود در انطباق با برنامههای توسعه بپردازد و این امر جز از طریق کارآفرینی دانشگاهی میسر نمیشود. یکی از مهمترین جنبههای کارآفرینی در دانشگاه، ورود فعالیتهای دانشگاه به حوزهی کسبوکار و به عبارتی"تجاریسازی دانش" است. انتقال تجاریسازی دانش در دانشگاهها با موانعی روبهرو میباشد که در این مقاله به برخی از عمدهترین آنها اشاره میشود. بنابراین، هدف اساسی این پژوهش شناسایی موانع تجاریسازی دانش در کارآفرینی دانشگاهی میباشد. بدین منظور از روش کیفیِ تحلیل تم استفاده شده است. جامعهی آماری با توجه به قلمرو موضوعی شامل 10 نفر از نخبگان دانشگاهی و روش نمونهگیری به شیوهی گلولهی برفی میباشد. موانع اصلی تجاریسازی که از تحلیل مصاحبهها شناسایی شده، شامل: رقابتی نبودن محیط دانشگاه، نگرش منفی به تفکر بنگاهی در دانشگاه، ناکارآمدی قوانین و مقررات، ضعف نظام آموزشی دانشگاه، بیاعتمادی متقابل دانشگاه و صنعت، مشکلات مالی، نبودن نیروی انسانی ماهر و خبره، آشنا نبودن با محیط واقعی و نبودن سند راهبرد پژوهشی میشود. در پایان نیز پیشنهادهایی برای توسعهی تجاریسازی دانش و کارآفرینی دانشگاهی ارایه شده است.