پدیدارشناسی تجربیات دانشجویان در تاسیس کسب‌وکار (مطالعه موردی: دانشجویان پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه)

Authors

Abstract

هدف از این پژوهش، درک تجربیات دانشجویانی است که برای اولین بار در شرایط واقعی اقدام به راه‌اندازی یک کسب‌وکار کرده‌اند. به این منظور، سوال پژوهش با عنوان" دانشجویان در طی فرایند صاحب کسب‌وکار شدن چه تجاربی را کسب کرده‌اند؟" شکل گرفت. جامعه‌ی مورد مطالعه دانشجویانی هستند که در نیم‌سال اول 89- 88 اقدام به راه‌اندازی یک کسب‌وکار کرده و در ضمن تجربیات خود را بیان و توصیف می‌کنند. برای انتخاب این افراد از نمونه‌گیری مبتنی بر هدف استفاده شد (4 دانشجوی دختر و 3 دانشجوی پسر). سپس، داده‌های مورد نیاز با مصاحبه‌ی انفرادی نیمه‌ساختارمند (از30 تا 45 دقیقه) و در محدوده‌ی زمانی 5/11/1389 تا 18/2/1390 جمع‌آوری شدند. یافته‌های تجزیه و تحلیل شده با استفاده از روش کلایزی، در پنج مفهوم اساسی طبقه‌بندی شدند. این مفاهیم عبارتند از: سخت و طاقت‌فرسا بودن راه‌اندازی کسب‌وکار، فشارزا (استرس) و چالش انگیز بودن، توام با فشارهای روانی- اجتماعی بودن، منجر به تغییر در دانش، نگرش و مهارت دانشجویان شدن و نیز افزایش اعتماد به نفس آن‌ها است