دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121تدوین الگوی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی زیربخش گلخانهداریتدوین الگوی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی زیربخش گلخانهداری72722786FAحسندانایی فرددانشیار دانشگاه تربیت مدرسعادلآذردانشیار دانشگاه تربیت مدرسفاطمهدیده وردانشجوی دوره دکتری مدیریت سیاستگذاری دانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101بیشک یکی از اصلیترین ارکان اقتصاد ملی ایران بخش کشاورزی بوده و تامین 75 درصد نیازهای غذایی جامعه، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان درخور توجهی از صادرات غیر نفتی مربوط به این بخش است. بر این اساس در برنامهی چهارم توسعهی کشور، بر تحقق رشد سالیانهی 6.5 درصدی در بخش کشاورزی؛ تامین و امنیت غذایی، خودکفایی در تولید محصولات اساسی، توسعهی صادرات محصولات کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است. برای ارتقای جایگاه این بخش نهادی کردن کارآفرینی میتواند پایداری رشد کشور را رقم بزند. از اینرو، هدف غایی این پژوهش ارایهی الگویی برای نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی بوده و سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه کارآفرینی در بخش کشاورزی در کشور نهادی میشود؟ باید گفت که یک عمل نهادی شده دارای سه ویژگی استمرار، فراگیری و واقعیت اجتماعی شدن است. بنابراین، نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی، ایجاد شرایط مطلوب و مساعد برای استمرار بخشیدن، فراگیر کردن و تبدیل شدن کارآفرینی به یک واقعیت اجتماعی در قلمرو کشاورزی بوده و این پژوهش از نظر هدف پژوهش بنیادی و نتایج آن رهنمودهای کاربردی متعددی دارد. این پژوهش در 3 مرحلهی (1) طراحی الگوی فعلی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی، (2) آزمون الگو و (3) فاز ارایهی الگوی مطلوب نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی استوار است.بیشک یکی از اصلیترین ارکان اقتصاد ملی ایران بخش کشاورزی بوده و تامین 75 درصد نیازهای غذایی جامعه، 25 درصد از تولید ناخالص داخلی، 23 درصد سطح اشتغال و میزان درخور توجهی از صادرات غیر نفتی مربوط به این بخش است. بر این اساس در برنامهی چهارم توسعهی کشور، بر تحقق رشد سالیانهی 6.5 درصدی در بخش کشاورزی؛ تامین و امنیت غذایی، خودکفایی در تولید محصولات اساسی، توسعهی صادرات محصولات کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی تاکید شده است. برای ارتقای جایگاه این بخش نهادی کردن کارآفرینی میتواند پایداری رشد کشور را رقم بزند. از اینرو، هدف غایی این پژوهش ارایهی الگویی برای نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی بوده و سوال اصلی این پژوهش این است که چگونه کارآفرینی در بخش کشاورزی در کشور نهادی میشود؟ باید گفت که یک عمل نهادی شده دارای سه ویژگی استمرار، فراگیری و واقعیت اجتماعی شدن است. بنابراین، نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی، ایجاد شرایط مطلوب و مساعد برای استمرار بخشیدن، فراگیر کردن و تبدیل شدن کارآفرینی به یک واقعیت اجتماعی در قلمرو کشاورزی بوده و این پژوهش از نظر هدف پژوهش بنیادی و نتایج آن رهنمودهای کاربردی متعددی دارد. این پژوهش در 3 مرحلهی (1) طراحی الگوی فعلی نهادی کردن کارآفرینی در بخش کشاورزی، (2) آزمون الگو و (3) فاز ارایهی الگوی مطلوب نهادی کردن کارآفرینی کشاورزی استوار است.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121نقش مشارکت زوجی درارتقای کیفیت درک شهودی کارآفرینان سریالینقش مشارکت زوجی درارتقای کیفیت درک شهودی کارآفرینان سریالی294722787FAسعیدرضایی طرقیدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی، دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهرانمریممیرزاییدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی، دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهرانمحمد رضازالیاستادیار دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهرانسید مصطفویرضویاستادیار دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهرانرضارستمیدانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهرانJournal Article19700101کارآفرینی فرایند شناسایی، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتهای نوین کسبوکار است. تشخیص این فرصتها براساس رویکرد جستوجوی منظم یا به کمک رویکرد شهودی انجام میشود. این مقاله مربوط به رویکرد دوم و در راستای توسعهی نگرش شهودی به کارآفرینی بوده و شهود فرایندی است که طی آن، اطلاعاتی که دریافت آن به صورت ناخودآگاه است، توسط نظام روان- تنی ادراک میشود. در این پژوهش آزمایشی، نمونهی آماری شامل 45 کارآفرین سریالی از پارکهای علم و فناوری شهر تهران بوده و به مشاهدهی تصاویر منتخب از نظام بینالمللی تصاویر احساسی (IAPS) در گروه زوجی (گروه آزمایش شامل 30 نفر در گروههای دو نفره) و گروه انفرادی (گروه کنترل شامل 15 نفر در گروههای تک نفره) میپرداختند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کارآفرینان گروه زوجی نسبت به گروه انفرادی، کیفیت شهود بیشتری دارند. در هر دو گروه زوجی و انفرادی منحنیهای احساسی و خنثی آشکارا واگرا بودند که این واگرایی تقریبا از پنج ثانیه قبل از محرک (مشاهدهی تصویر) شروع شده است. تفاوت واگرایی تغییرپذیری ضربان قلب در دورهی پیش- محرک برای گروه زوجی و انفرادی بدین معناست که مشارکت زوجی کارآفرینان کیفیت شهودیشان را بهطور معناداری ارتقا میدهد.کارآفرینی فرایند شناسایی، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتهای نوین کسبوکار است. تشخیص این فرصتها براساس رویکرد جستوجوی منظم یا به کمک رویکرد شهودی انجام میشود. این مقاله مربوط به رویکرد دوم و در راستای توسعهی نگرش شهودی به کارآفرینی بوده و شهود فرایندی است که طی آن، اطلاعاتی که دریافت آن به صورت ناخودآگاه است، توسط نظام روان- تنی ادراک میشود. در این پژوهش آزمایشی، نمونهی آماری شامل 45 کارآفرین سریالی از پارکهای علم و فناوری شهر تهران بوده و به مشاهدهی تصاویر منتخب از نظام بینالمللی تصاویر احساسی (IAPS) در گروه زوجی (گروه آزمایش شامل 30 نفر در گروههای دو نفره) و گروه انفرادی (گروه کنترل شامل 15 نفر در گروههای تک نفره) میپرداختند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کارآفرینان گروه زوجی نسبت به گروه انفرادی، کیفیت شهود بیشتری دارند. در هر دو گروه زوجی و انفرادی منحنیهای احساسی و خنثی آشکارا واگرا بودند که این واگرایی تقریبا از پنج ثانیه قبل از محرک (مشاهدهی تصویر) شروع شده است. تفاوت واگرایی تغییرپذیری ضربان قلب در دورهی پیش- محرک برای گروه زوجی و انفرادی بدین معناست که مشارکت زوجی کارآفرینان کیفیت شهودیشان را بهطور معناداری ارتقا میدهد.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121سرمایهی اجتماعی کارآفرینان نوپا و تامین مالی غیررسمیسرمایهی اجتماعی کارآفرینان نوپا و تامین مالی غیررسمی497022788FAروجاامینی نژادکارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی، دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانآرینقلی پوردانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانغلامرضااسلامی بید گلیدانشیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانJournal Article19700101چگونگی تامین منابع مالی یکی از موضوعهای راهبردی پیش روی کارآفرین برای راهاندازی کسبوکار است. بانکها و موسسههای مالی بهعنوان منابع رسمی تامین مالی در مرحلهی پیشراهاندازی و راهاندازی یک کسبوکار جدید کمک چندانی نمیکنند. در این مرحله کارآفرین باید بیشتر بر سرمایهی شخصی خود و منابع غیررسمی مانند افراد خانواده، دوستان و غریبههای متهور تکیه کند. درک اینکه چرا برخی کارآفرینان از منابع مالی غیررسمی برای راهاندازی کسبوکارشان استفاده میکنند و برخی دیگر از این منابع نمیتوانند استفاده کنند، تمرکز اصلی این تحقیق است. نوآوری این تحقیق تبیین نقش سرمایهی اجتماعی در تامین مالی از منابع مالی غیررسمی بوده و سرمایهی اجتماعی در این تحقیق به وسیلهی چهار بعد شبکههای اجتماعی، اعتماد، مهارتهای اجتماعی و تمایل به همکاری تعریف شده است. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و با روش رگرسیون لجستیک تحلیل شدند. کارآفرینانی که بهتازگی کسبوکارشان را آغاز کردهاند (کمتر از یک سال) یا در مرحلهی راهاندازی و پیشراهاندازی هستند بهعنوان جامعهی آماری در نظر گرفته شدهاند. نمونهی آماری این تحقیق شامل 77 کارآفرین بوده است. نتایج تحلیل دادههای این تحقیق، اثرگذاری شبکههای اجتماعی، اعتماد و تمایل به همکاری بر تامین مالی غیررسمی را پشتیبانی و اثرگذاری مهارتهای اجتماعی بر تامین مالی غیررسمی را رد میکنند. در مجموع یافتههای تحقیق، بیانگر آن بودهاند که هر فردی از سطح سرمایهی اجتماعی بالاتری برخوردار باشد، با احتمال بالاتری به منابع مالی غیررسمی دسترسی خواهد داشت.چگونگی تامین منابع مالی یکی از موضوعهای راهبردی پیش روی کارآفرین برای راهاندازی کسبوکار است. بانکها و موسسههای مالی بهعنوان منابع رسمی تامین مالی در مرحلهی پیشراهاندازی و راهاندازی یک کسبوکار جدید کمک چندانی نمیکنند. در این مرحله کارآفرین باید بیشتر بر سرمایهی شخصی خود و منابع غیررسمی مانند افراد خانواده، دوستان و غریبههای متهور تکیه کند. درک اینکه چرا برخی کارآفرینان از منابع مالی غیررسمی برای راهاندازی کسبوکارشان استفاده میکنند و برخی دیگر از این منابع نمیتوانند استفاده کنند، تمرکز اصلی این تحقیق است. نوآوری این تحقیق تبیین نقش سرمایهی اجتماعی در تامین مالی از منابع مالی غیررسمی بوده و سرمایهی اجتماعی در این تحقیق به وسیلهی چهار بعد شبکههای اجتماعی، اعتماد، مهارتهای اجتماعی و تمایل به همکاری تعریف شده است. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده و با روش رگرسیون لجستیک تحلیل شدند. کارآفرینانی که بهتازگی کسبوکارشان را آغاز کردهاند (کمتر از یک سال) یا در مرحلهی راهاندازی و پیشراهاندازی هستند بهعنوان جامعهی آماری در نظر گرفته شدهاند. نمونهی آماری این تحقیق شامل 77 کارآفرین بوده است. نتایج تحلیل دادههای این تحقیق، اثرگذاری شبکههای اجتماعی، اعتماد و تمایل به همکاری بر تامین مالی غیررسمی را پشتیبانی و اثرگذاری مهارتهای اجتماعی بر تامین مالی غیررسمی را رد میکنند. در مجموع یافتههای تحقیق، بیانگر آن بودهاند که هر فردی از سطح سرمایهی اجتماعی بالاتری برخوردار باشد، با احتمال بالاتری به منابع مالی غیررسمی دسترسی خواهد داشت.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121شناسایی و اولویتبندی نیازهای حمایتی توسعهی کسبوکارهای کشاورزی
(مطالعه موردی: استان گلستان)شناسایی و اولویتبندی نیازهای حمایتی توسعهی کسبوکارهای کشاورزی
(مطالعه موردی: استان گلستان)719122789FAابوالقاسمشریف زادهاستادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان0000-0002-6542-0933ابوالقاسمعربیوناستادیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران0000-0002-6542-0933غلامحسینعبدالله زادهاستادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article19700101این تحقیق با هدف شناسایی و اولویتبندی نیازهای حمایتی توسعهی کسبوکارهای کشاورزی در استان گلستان انجام شده و روش تحقیق توصیفی و با استفاده از تکنیک دلفی انجام شده است. بهمنظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، نمونهای از صاحبان و مدیران کسبوکارهای کشاورزی انتخاب شدند (n=34). بر مبنای رویهی معمول تکنیک دلفی، سه دور گردآوری و پردازش اطلاعات با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه انجام شد. براساس نتایج تحقیق، دو دسته نیازهای حمایتی (الف) حمایتهای نهادی و (ب) خدمتهای آموزشی و اطلاعاتی بهطور جداگانه براساس ضریب تغییرهای اولویتبندی شده قرار گرفته است. در بین حمایتهای نهادی، پرداخت تسهیلات بانکی، آسان شدن امور اداری، توسعهی زیرساختها، شفافسازی قوانین و امور حقوقی، واگذاری زمین، پرداخت یارانه، تنظیم بازار و گسترش پوشش بیمه از اولویت بیشتری برخوردار است. در بین حمایتهای آموزشی و اطلاعاتی، امور و روند اداری مرتبط با راهاندازی و مدیریت کسبوکارها، زمینهها و فرصتهای موجود و آتی کارآفرینی، قوانین و امور حقوقی مرتبط با راهاندازی و مدیریت کسبوکار، نوشتن طرح توجیهی، مکانیابی، سازهها و تاسیسات کسبوکار، و برنامهریزی تولید از بیشترین اولویت برخوردار هستند.این تحقیق با هدف شناسایی و اولویتبندی نیازهای حمایتی توسعهی کسبوکارهای کشاورزی در استان گلستان انجام شده و روش تحقیق توصیفی و با استفاده از تکنیک دلفی انجام شده است. بهمنظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز، نمونهای از صاحبان و مدیران کسبوکارهای کشاورزی انتخاب شدند (n=34). بر مبنای رویهی معمول تکنیک دلفی، سه دور گردآوری و پردازش اطلاعات با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه انجام شد. براساس نتایج تحقیق، دو دسته نیازهای حمایتی (الف) حمایتهای نهادی و (ب) خدمتهای آموزشی و اطلاعاتی بهطور جداگانه براساس ضریب تغییرهای اولویتبندی شده قرار گرفته است. در بین حمایتهای نهادی، پرداخت تسهیلات بانکی، آسان شدن امور اداری، توسعهی زیرساختها، شفافسازی قوانین و امور حقوقی، واگذاری زمین، پرداخت یارانه، تنظیم بازار و گسترش پوشش بیمه از اولویت بیشتری برخوردار است. در بین حمایتهای آموزشی و اطلاعاتی، امور و روند اداری مرتبط با راهاندازی و مدیریت کسبوکارها، زمینهها و فرصتهای موجود و آتی کارآفرینی، قوانین و امور حقوقی مرتبط با راهاندازی و مدیریت کسبوکار، نوشتن طرح توجیهی، مکانیابی، سازهها و تاسیسات کسبوکار، و برنامهریزی تولید از بیشترین اولویت برخوردار هستند.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121اثر بافتار سازمانی شرکت مادر بر کارآفرینی سازمانی واحدهای راهبردی کسبوکاراثر بافتار سازمانی شرکت مادر بر کارآفرینی سازمانی واحدهای راهبردی کسبوکار9311422790FAمعصومهحسین زاده شهریاستادیار گروه مدیریت دانشگاه الزهراJournal Article19700101شرکتهای چند کسبوکاره یا گروههای صنعتی سازمانهایی متشکل از کسبوکارهای مختلف و چه بسا ناهمگن هستند که ویژگیهای متفاوتی نسبت به سازمانهای معمولی دارند. هدف این تحقیق بررسی اثرگذاری بافتار سازمانی (داخلی و خارجی) شرکت مادر بر کارآفرینی سازمانی واحدهای کسبوکار است. بافتار داخلی شرکت مادر شامل ماهیت منابع، پورتفوی شرکت مادر، سازوکارهای هماهنگی، نظامهای کنترل و اندازهی شرکت مادر و بافتار خارجی شامل فشار رقابت صنعت و شدت و گسترهی فناوری بوده و سه بُعد نوآوری، ایجاد کسبوکارهای جدید و بازسازی راهبردی بهعنوان نِمود کارآفرینی سازمانی در شرکتهای تابعه در نظر گرفته شده است.
جامعهی آماری تحقیق مدیران عالی، میانی و عملیاتی واحدهای کسبوکار در 22 شرکت هلدینگ در صنایع مختلف است که بهطور متوسط هفت واحد کسبوکار راهبردی دارند و برای آزمون الگو نیز از الگوی معادلههای ساختاری استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد بافتارخارجی شرکت مادر نسبت به بافتار داخلی اثرگذاری بیشتری بر فعالیتهای کارآفرینی سازمانی واحدهای کسبوکار زیرمجموعهی شرکت مادر دارد. همچنین بیشترین اثرگذاری بافتار سازمانی شرکت مادر، بر نوآوری و ایجاد کسبوکارهای جدید در زیرمجموعهها و کمترین اثرگذاری در بازسازی راهبردی واحدهای کسبوکار است.شرکتهای چند کسبوکاره یا گروههای صنعتی سازمانهایی متشکل از کسبوکارهای مختلف و چه بسا ناهمگن هستند که ویژگیهای متفاوتی نسبت به سازمانهای معمولی دارند. هدف این تحقیق بررسی اثرگذاری بافتار سازمانی (داخلی و خارجی) شرکت مادر بر کارآفرینی سازمانی واحدهای کسبوکار است. بافتار داخلی شرکت مادر شامل ماهیت منابع، پورتفوی شرکت مادر، سازوکارهای هماهنگی، نظامهای کنترل و اندازهی شرکت مادر و بافتار خارجی شامل فشار رقابت صنعت و شدت و گسترهی فناوری بوده و سه بُعد نوآوری، ایجاد کسبوکارهای جدید و بازسازی راهبردی بهعنوان نِمود کارآفرینی سازمانی در شرکتهای تابعه در نظر گرفته شده است.
جامعهی آماری تحقیق مدیران عالی، میانی و عملیاتی واحدهای کسبوکار در 22 شرکت هلدینگ در صنایع مختلف است که بهطور متوسط هفت واحد کسبوکار راهبردی دارند و برای آزمون الگو نیز از الگوی معادلههای ساختاری استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد بافتارخارجی شرکت مادر نسبت به بافتار داخلی اثرگذاری بیشتری بر فعالیتهای کارآفرینی سازمانی واحدهای کسبوکار زیرمجموعهی شرکت مادر دارد. همچنین بیشترین اثرگذاری بافتار سازمانی شرکت مادر، بر نوآوری و ایجاد کسبوکارهای جدید در زیرمجموعهها و کمترین اثرگذاری در بازسازی راهبردی واحدهای کسبوکار است.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه
در دانشگاه تهرانبررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه
در دانشگاه تهران11513322791FAسوسنقناتیفارغ¬التحصیل کارشناسی ارشد، پردیس قم دانشگاه تهراناسد الهکرد نائیجدانشیار دانشگاه تربیت مدرسحمید رضایزدانیدانشجوی دکتری دانشگاه تهرانJournal Article19700101یکی از ابزارهای راهبردی و کلیدی در راه توسعهی اقتصادی و تضمین اشتغال پایدار در جوامع امروزی، وجود دانشگاه کارآفرین در سطح آموزش عالی است. هنگامی که دانشگاهی میخواهد به سمت کارآفرینی حرکت کند، باید فرهنگ کل دانشگاه به فضای کارآفرینانه تبدیل شود. بهعبارت دیگر دانشگاه کارآفرین نیازمند یک فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بوده و برهمین اساس این تحقیق در صدد آن است تا به بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران بپردازد. روش تحقیق استفاده شده، روش توصیفی از شاخهی پیمایشی است. دادههای تحقیق با پرسشنامه انجام شده و برای بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و شناسایی نقاط ضعف و قوت از آزمونهای علامت و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق مدیران و کارشناسان دانشکدههای دانشگاه تهران بالغ بر 1536 نفر هستند. تعداد کارشناسان رسمی در واحدهای ستادی و دانشکدهها 1191 نفر و تعداد مدیران برابر با 345 نفر بوده است. تعداد نمونهی محاسبه شده برابر با 203 بوده اما در نهایت تعداد 160 پرسشنامه برگشت داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. تنها دو بعد تفریح و سرگرمی، و ارزشمندی کار در وضعیت مطلوب بوده و سایر ابعاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه شامل جسارت، تحمل انحراف خلاق، آیندهنگری جسورانه، خطرپذیری، ارتباط باز، همکاری و تشریک مساعی، نوآوری پیشگام، تحمل شنیدن اظهارنظرهای مخالف در وضعیتی نامطلوب هستند.یکی از ابزارهای راهبردی و کلیدی در راه توسعهی اقتصادی و تضمین اشتغال پایدار در جوامع امروزی، وجود دانشگاه کارآفرین در سطح آموزش عالی است. هنگامی که دانشگاهی میخواهد به سمت کارآفرینی حرکت کند، باید فرهنگ کل دانشگاه به فضای کارآفرینانه تبدیل شود. بهعبارت دیگر دانشگاه کارآفرین نیازمند یک فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بوده و برهمین اساس این تحقیق در صدد آن است تا به بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران بپردازد. روش تحقیق استفاده شده، روش توصیفی از شاخهی پیمایشی است. دادههای تحقیق با پرسشنامه انجام شده و برای بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و شناسایی نقاط ضعف و قوت از آزمونهای علامت و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق مدیران و کارشناسان دانشکدههای دانشگاه تهران بالغ بر 1536 نفر هستند. تعداد کارشناسان رسمی در واحدهای ستادی و دانشکدهها 1191 نفر و تعداد مدیران برابر با 345 نفر بوده است. تعداد نمونهی محاسبه شده برابر با 203 بوده اما در نهایت تعداد 160 پرسشنامه برگشت داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. تنها دو بعد تفریح و سرگرمی، و ارزشمندی کار در وضعیت مطلوب بوده و سایر ابعاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه شامل جسارت، تحمل انحراف خلاق، آیندهنگری جسورانه، خطرپذیری، ارتباط باز، همکاری و تشریک مساعی، نوآوری پیشگام، تحمل شنیدن اظهارنظرهای مخالف در وضعیتی نامطلوب هستند.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121بررسی نگرش دانشجویان کشاورزی به کارآفرینیبررسی نگرش دانشجویان کشاورزی به کارآفرینی13515322792FAابوطالبحسین پوراستادیار دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساریمسعودرضاییاستادیار گروه کشاورزی بنیاد دانشنامهنگاری ایرانJournal Article19700101این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان کشاورزی به کارآفرینی انجام شده و از نوع پیمایشی است و جامعهی آماری آن دانشجویان کارشناسی رشتهی کشاورزی دانشگاههای علوم کشاورزی و منابع طبیعی و پیام نور ساری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم، 110 نفر انتخاب و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط حلقهی اندیشمندان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تایید شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین متغیرهای مهارتهای کارآفرینی، انگیزههای درونی و بیرونی دانشجویان، برداشت ذهنی از جذاب بودن کارآفرینی، خودکارآمدی، انتظار، خلاقیت و هنجار اجتماعی و نگرش دانشجویان به کارآفرینی رابطهی مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که نداشتن سرمایه یا پسانداز شخصی، ناتوانی در بهدست آوردن منابع مالی و نداشتن اطلاعات دربارهی راهاندازی یک کسبوکار، مهمترین موانع تمایل دانشجویان به کارآفرینی هستند.این پژوهش با هدف بررسی نگرش دانشجویان کشاورزی به کارآفرینی انجام شده و از نوع پیمایشی است و جامعهی آماری آن دانشجویان کارشناسی رشتهی کشاورزی دانشگاههای علوم کشاورزی و منابع طبیعی و پیام نور ساری بودند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم، 110 نفر انتخاب و مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن توسط حلقهی اندیشمندان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تایید شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بین متغیرهای مهارتهای کارآفرینی، انگیزههای درونی و بیرونی دانشجویان، برداشت ذهنی از جذاب بودن کارآفرینی، خودکارآمدی، انتظار، خلاقیت و هنجار اجتماعی و نگرش دانشجویان به کارآفرینی رابطهی مثبت و معنیداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که نداشتن سرمایه یا پسانداز شخصی، ناتوانی در بهدست آوردن منابع مالی و نداشتن اطلاعات دربارهی راهاندازی یک کسبوکار، مهمترین موانع تمایل دانشجویان به کارآفرینی هستند.دانشکده کارآفرینیفصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی2008-22663420110121شاخصهای مدیریت راهبردی، راهبرد رقابتی و کارآفرینی شرکتیشاخصهای مدیریت راهبردی، راهبرد رقابتی و کارآفرینی شرکتی15517122793FAمجتبیامیریاستادیار دانشکده مدیریت دانشگاه تهرانمحمد جوادنائیجیدانشجوی دکتری مدیریت- دانشگاه شهید بهشتیJournal Article19700101بهرغم برخی شواهد پژوهشی که نشان میدهد شرکتهای کارآفرین بیش از شرکتهای محافظهکار درگیر فرایندهای مدیریت راهبردی هستند، اما هیچ تحقیق مستقل و منسجمی در اینباره، در محیط کسبوکار ایران انجام نشده است. در این پژوهش، روابط درونی میان شاخصهای مدیریت راهبردی و درجهی کارآفرینی شرکتی و همچنین گرایش راهبردی غالب در شرکتهای کارآفرینی براساس طبقهبندی پورتر بررسی شده است. دادههای تحقیق، از نمونههایی متشکل از 362 مدیر در 136 شرکت کوچک و متوسط در سه صنعت مختلف گردآوری شده و براساس نتایج این مطالعه، رابطهی عمیق مثبتی میان برخی شاخصهای راهبردی شامل تجزیه و تحلیل، انعطافپذیری، حیطهی برنامهریزی، کنترل راهبردی با کارآفرینی و رابطهای منفی میان کنترل مالی با کارآفرینی مشاهده شد. همچنین راهبرد رقابتی عاملی تعیینکننده در کارآفرینی محسوب میشود و شرکتهای کارآفرین گرایش بیشتری به استفاده از راهبردهای متمایزسازی و تمرکزی نشان میدهند.بهرغم برخی شواهد پژوهشی که نشان میدهد شرکتهای کارآفرین بیش از شرکتهای محافظهکار درگیر فرایندهای مدیریت راهبردی هستند، اما هیچ تحقیق مستقل و منسجمی در اینباره، در محیط کسبوکار ایران انجام نشده است. در این پژوهش، روابط درونی میان شاخصهای مدیریت راهبردی و درجهی کارآفرینی شرکتی و همچنین گرایش راهبردی غالب در شرکتهای کارآفرینی براساس طبقهبندی پورتر بررسی شده است. دادههای تحقیق، از نمونههایی متشکل از 362 مدیر در 136 شرکت کوچک و متوسط در سه صنعت مختلف گردآوری شده و براساس نتایج این مطالعه، رابطهی عمیق مثبتی میان برخی شاخصهای راهبردی شامل تجزیه و تحلیل، انعطافپذیری، حیطهی برنامهریزی، کنترل راهبردی با کارآفرینی و رابطهای منفی میان کنترل مالی با کارآفرینی مشاهده شد. همچنین راهبرد رقابتی عاملی تعیینکننده در کارآفرینی محسوب میشود و شرکتهای کارآفرین گرایش بیشتری به استفاده از راهبردهای متمایزسازی و تمرکزی نشان میدهند.