Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
بررسی اثرگذاری فرایندمدیریت دانش برکارآفرینی سازمانی
(مطالعه موردی: کسب و کارهای کوچک و متوسط شرق مازندران)
بررسی اثرگذاری فرایندمدیریت دانش برکارآفرینی سازمانی
(مطالعه موردی: کسب و کارهای کوچک و متوسط شرق مازندران)
7
26
23528
FA
مهرداد
مدهوشی
عبدالرحیم
ساداتی
Journal Article
1970
01
01
هدف این پژوهش بررسی اثرگذاری فرایندهای مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی است، تا از این رهیافت جایگاه کارآفرینی در طراحی الگوی مدیریت دانش برای سازمان-هایی که قصد ورود به این حوزه را دارند، مشخص شود. برای این پژوهش، از پرسشنامهی طیف لیکرت استفاده شد، که پس از نمونهگیری تصادفی، تعداد 213 عنوان کسبوکار کوچک و متوسط شهرکهای صنعتی شرق مازندران بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS16 و LISREL8.5 انجام شده است. پایایی سازه با ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.939 و روایی آن بهوسیله تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تسهیم دانش بهصورت مستقیم (0.46) و غیرمستقیم (0.38) و بهکارگیری دانش بهصورت مستقیم (0.59) بر روی فرایند کارآفرینی سازمانی اثرگذاری معناداری دارند. اما اثرگذاری مستقیم گردآوری دانش تأیید نشد. از سوی دیگر، اثرگذاری غبرمستقیم گردآوری دانش بر کارآفرینی سازمانی با تسهیم (0.15) و بهکارگیری دانش (0.12) تایید شد
هدف این پژوهش بررسی اثرگذاری فرایندهای مدیریت دانش بر کارآفرینی سازمانی است، تا از این رهیافت جایگاه کارآفرینی در طراحی الگوی مدیریت دانش برای سازمان-هایی که قصد ورود به این حوزه را دارند، مشخص شود. برای این پژوهش، از پرسشنامهی طیف لیکرت استفاده شد، که پس از نمونهگیری تصادفی، تعداد 213 عنوان کسبوکار کوچک و متوسط شهرکهای صنعتی شرق مازندران بررسی شد. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS16 و LISREL8.5 انجام شده است. پایایی سازه با ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.939 و روایی آن بهوسیله تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تسهیم دانش بهصورت مستقیم (0.46) و غیرمستقیم (0.38) و بهکارگیری دانش بهصورت مستقیم (0.59) بر روی فرایند کارآفرینی سازمانی اثرگذاری معناداری دارند. اما اثرگذاری مستقیم گردآوری دانش تأیید نشد. از سوی دیگر، اثرگذاری غبرمستقیم گردآوری دانش بر کارآفرینی سازمانی با تسهیم (0.15) و بهکارگیری دانش (0.12) تایید شد
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
هوش فرهنگی و رابطهی آن با ویژگیهای کارآفرینانهی مدیران سازمانهای غیرانتفاعی در ایران
هوش فرهنگی و رابطهی آن با ویژگیهای کارآفرینانهی مدیران سازمانهای غیرانتفاعی در ایران
27
44
23529
FA
محمدجواد
نائیجی
منصوره
عباسعلیزاده
Journal Article
1970
01
01
هدف این تحقیق، مطالعهی رابطهی هوش فرهنگی با ویژگیهای کارآفرینانهی مدیران سازمانهای غیردولتی است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق از نوع همبستگی میباشد. دادههای تحقیق، از اعضای هیات موسس سازمانهای غیرانتفاعی در استان تهران (244 نفر) که حداقل 3 سال سابقهی تعاملهای فرهنگی را داشتهاند، با دو پرسشنامهی جداگانه برای سنجش هوش فرهنگی و ویژگیهای کارآفرینان گردآوری شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، رابطهی عمیقی میان الگوی چهارعاملی هوش فرهنگی و هر یک از ویژگیهای کارآفرینان وجود دارد. همچنین از میان چهار بُعد هوش فرهنگی، ابعاد رفتاری و شناختی در سطح 01/0 با کارآفرینی رابطه علی نشان دادند. بنابراین تقویت هوش فرهنگی رفتاری و شناختی میتواند بهطور مستقیم بر افزایش کارآفرینی سازمانی اثرگذار باشد. این یافتهها بیانگر این است که هوش فرهنگی را میتوان بهعنوان یک عامل حیاتی موفقیت برای ادارهکنندگان سازمانهای غیردولتی بهحساب آورد. نتایج این تحقیق میتواند در شناسایی ویژگیهای موردنیاز برای افرادی که در تعاملهای چندفرهنگی درگیر هستند، بهکار گرفته شود و ایدهی جدیدی برای مطالعههای دانشگاهی و تجربههای عملی در حوزهی فرهنگ مطرح کند.
هدف این تحقیق، مطالعهی رابطهی هوش فرهنگی با ویژگیهای کارآفرینانهی مدیران سازمانهای غیردولتی است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق از نوع همبستگی میباشد. دادههای تحقیق، از اعضای هیات موسس سازمانهای غیرانتفاعی در استان تهران (244 نفر) که حداقل 3 سال سابقهی تعاملهای فرهنگی را داشتهاند، با دو پرسشنامهی جداگانه برای سنجش هوش فرهنگی و ویژگیهای کارآفرینان گردآوری شده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد، رابطهی عمیقی میان الگوی چهارعاملی هوش فرهنگی و هر یک از ویژگیهای کارآفرینان وجود دارد. همچنین از میان چهار بُعد هوش فرهنگی، ابعاد رفتاری و شناختی در سطح 01/0 با کارآفرینی رابطه علی نشان دادند. بنابراین تقویت هوش فرهنگی رفتاری و شناختی میتواند بهطور مستقیم بر افزایش کارآفرینی سازمانی اثرگذار باشد. این یافتهها بیانگر این است که هوش فرهنگی را میتوان بهعنوان یک عامل حیاتی موفقیت برای ادارهکنندگان سازمانهای غیردولتی بهحساب آورد. نتایج این تحقیق میتواند در شناسایی ویژگیهای موردنیاز برای افرادی که در تعاملهای چندفرهنگی درگیر هستند، بهکار گرفته شود و ایدهی جدیدی برای مطالعههای دانشگاهی و تجربههای عملی در حوزهی فرهنگ مطرح کند.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
به سوی نظریه رهبری وضعی کارآفرینانه
به سوی نظریه رهبری وضعی کارآفرینانه
45
66
23530
FA
محمدرضا
زالی
Journal Article
1970
01
01
هدف این مقاله، تبیین نظریهی"رهبری وضعی کارآفرینانه" براساس روش نظریهپردازی (تحقیق) روایتی و فرا تحلیلی و ارایهی چارچوب اقتضایی برای بررسی رابطهی بین رهبری کارآفرینانه و آمادگی سازمان برای کارآفرینی است. در این نظریهی جدید با پیروی از منطق نظریهی رهبری وضعی مراودهای و تحولآفرین، متناسب با سطوح چهارگانهی آمادگی کارآفرینی سازمانی چهار نوع راهبرد رهبری کارآفرینانه (برگرفته شده از الگوی توصیفی ترنبری) با ماهیت وضعی مطرح میشود: هنگامی که سطح آمادگی کارآفرینی سازمانی پایین (OER1) است، راهبرد رهبری شتابگری اثربخش خواهد بود. اما زمانی که سطح آمادگی کارآفرینانهی سازمانی زیر متوسط (OER2) و یا بالای متوسط (OER3) است، بهترتیب بهکارگیری راهبردهای رهبری کاوشگری و جستوجوگری اثربخش میباشد. اما در صورتی که آمادگی کارآفرینی سازمانی در بالاترین سطح (OER4) قرار دارد، بهکارگیری راهبرد رهبری تلفیقگری، اثربخش است. بنابراین رهبران کارآفرین نه تنها تسهیلگر فرایند شناسایی فرصتهای بیرونی و یا مزیتهای داخلی سازمان/ شرکت هستند، بلکه بهطور مستقیم نیز در این فرایند نقش فعالی ایفا میکنند.
هدف این مقاله، تبیین نظریهی"رهبری وضعی کارآفرینانه" براساس روش نظریهپردازی (تحقیق) روایتی و فرا تحلیلی و ارایهی چارچوب اقتضایی برای بررسی رابطهی بین رهبری کارآفرینانه و آمادگی سازمان برای کارآفرینی است. در این نظریهی جدید با پیروی از منطق نظریهی رهبری وضعی مراودهای و تحولآفرین، متناسب با سطوح چهارگانهی آمادگی کارآفرینی سازمانی چهار نوع راهبرد رهبری کارآفرینانه (برگرفته شده از الگوی توصیفی ترنبری) با ماهیت وضعی مطرح میشود: هنگامی که سطح آمادگی کارآفرینی سازمانی پایین (OER1) است، راهبرد رهبری شتابگری اثربخش خواهد بود. اما زمانی که سطح آمادگی کارآفرینانهی سازمانی زیر متوسط (OER2) و یا بالای متوسط (OER3) است، بهترتیب بهکارگیری راهبردهای رهبری کاوشگری و جستوجوگری اثربخش میباشد. اما در صورتی که آمادگی کارآفرینی سازمانی در بالاترین سطح (OER4) قرار دارد، بهکارگیری راهبرد رهبری تلفیقگری، اثربخش است. بنابراین رهبران کارآفرین نه تنها تسهیلگر فرایند شناسایی فرصتهای بیرونی و یا مزیتهای داخلی سازمان/ شرکت هستند، بلکه بهطور مستقیم نیز در این فرایند نقش فعالی ایفا میکنند.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
الگوی کارآفرینی اجتماعی در ساماندهی کودکان خیابانی
الگوی کارآفرینی اجتماعی در ساماندهی کودکان خیابانی
65
84
23531
FA
مهری
اسدی
سیدمصطفی
رضوی
مقصود
فراستخواه
Journal Article
1970
01
01
یکی از اقدامهای اثرگذار برای رفع معضلات اجتماعی و از جمله کودکان خیابانی، بهکارگیری فعالیتهای کارآفرینانهی اجتماعی در جامعه است. برای اینکه بتوان زمینهی کارآفرینی اجتماعی را در جامعه ایجاد کرد و سپس بر مبنای آن به حل این معضل اجتماعی پرداخت، نیاز به الگویی در این زمینه در کشور است. از اینرو هدف این پژوهش که با روش تحقیق کیفی، نظریهی مبنایی یا نظریهی برخاسته از دادهها (GT) انجام شده است، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی برای ساماندهی کودکان خیابانی در ایران میباشد. به این منظور با 22 نفر از اطلاعرسانان کلیدی مصاحبه اکتشافی انجام شد. نمونهگیری هدفمند و بر مبنای "اشباعنظری" بود. تجزیه و تحلیل دادهها براساس کدگزاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در مجموع از مصاحبهها 552 گزارهی مفهومی اولیه در مرحلهی کدگزاری باز و 114 گزارهی مقولهای در مرحلهی کدگزاری محوری، بهدست آمد و در نهایت در مرحلهی کدگزاری انتخابی، قضایایی که روابط تعمیمیافته میان مقولات را منعکس میکنند، وضوح کافی پیدا کردند و الگوی GT نمایان شد. بر اساس الگو، پدیدهی اصلی؛ مسئولیت گمشده در قبال کودکان خیابانی است.
یکی از اقدامهای اثرگذار برای رفع معضلات اجتماعی و از جمله کودکان خیابانی، بهکارگیری فعالیتهای کارآفرینانهی اجتماعی در جامعه است. برای اینکه بتوان زمینهی کارآفرینی اجتماعی را در جامعه ایجاد کرد و سپس بر مبنای آن به حل این معضل اجتماعی پرداخت، نیاز به الگویی در این زمینه در کشور است. از اینرو هدف این پژوهش که با روش تحقیق کیفی، نظریهی مبنایی یا نظریهی برخاسته از دادهها (GT) انجام شده است، تدوین الگوی کارآفرینی اجتماعی برای ساماندهی کودکان خیابانی در ایران میباشد. به این منظور با 22 نفر از اطلاعرسانان کلیدی مصاحبه اکتشافی انجام شد. نمونهگیری هدفمند و بر مبنای "اشباعنظری" بود. تجزیه و تحلیل دادهها براساس کدگزاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. در مجموع از مصاحبهها 552 گزارهی مفهومی اولیه در مرحلهی کدگزاری باز و 114 گزارهی مقولهای در مرحلهی کدگزاری محوری، بهدست آمد و در نهایت در مرحلهی کدگزاری انتخابی، قضایایی که روابط تعمیمیافته میان مقولات را منعکس میکنند، وضوح کافی پیدا کردند و الگوی GT نمایان شد. بر اساس الگو، پدیدهی اصلی؛ مسئولیت گمشده در قبال کودکان خیابانی است.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
تحلیل اجزای تشکیلدهندهی فرایند
سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران
تحلیل اجزای تشکیلدهندهی فرایند
سرمایهگذاری خطرپذیر در ایران
85
104
23532
FA
نرگس
ایمانیپور
حسن
عزیزی
Journal Article
1970
01
01
فرایند سرمایهگذاری خطرپذیر به سلسله اقدامهایی گفته میشود که صندوقها یا سرمایهگذاران خطرپذیر، برای انجام یک طرح سرمایهگذاری از آغاز تا پایان انجام میدهند. کشورهای پیشرفته به دلیل داشتن مزایای نسبی متعدد و اقتصاد بازار محور، فرایندهای دقیقی را در این حوزه تجربه کردهاند. با توجه به آنکه صنعت سرمایهگذاری مخاطرهپذیر در ایران بسیار نوپا است، پژوهشهای داخلی اندکی در این زمینه انجام شده است. شناسایی اجزای فرایند سرمایهگذاری مخاطرهپذیر میتواند گام آغازینی برای پژوهشهای بعدی و پیشرفت این صنعت در کشور باشد. هدف از این تحقیق تبیین فرایند سرمایهگذاری خطرپذیر با شناسایی اجزای این فرایند است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، کیفی میباشد. در این مقاله با مبنا قراردادن الگوی کلونوفسکی (2007) و با مصاحبهی باز و عمیق با 9 نفر از خبرگان صنعت، میزان تشابه و تمایز فرایند سرمایهگذاری در ایران با الگوی یادشده تعیین و دلایل این تمایز شناسایی شده است. همچنین یافتههای تحقیق در سه طبقهی شرایط جاری، شرایط مطلوب و عوامل ایجاد تفاوت، ارائه میشود. براساس یافتهها، این فرایند در ایران شامل 6 سطح بوده که 3 سطح کمتر از الگوی پایه است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای بهبود فرایند و انجام تحقیقهای بعدی ارائه میشود.
فرایند سرمایهگذاری خطرپذیر به سلسله اقدامهایی گفته میشود که صندوقها یا سرمایهگذاران خطرپذیر، برای انجام یک طرح سرمایهگذاری از آغاز تا پایان انجام میدهند. کشورهای پیشرفته به دلیل داشتن مزایای نسبی متعدد و اقتصاد بازار محور، فرایندهای دقیقی را در این حوزه تجربه کردهاند. با توجه به آنکه صنعت سرمایهگذاری مخاطرهپذیر در ایران بسیار نوپا است، پژوهشهای داخلی اندکی در این زمینه انجام شده است. شناسایی اجزای فرایند سرمایهگذاری مخاطرهپذیر میتواند گام آغازینی برای پژوهشهای بعدی و پیشرفت این صنعت در کشور باشد. هدف از این تحقیق تبیین فرایند سرمایهگذاری خطرپذیر با شناسایی اجزای این فرایند است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، کیفی میباشد. در این مقاله با مبنا قراردادن الگوی کلونوفسکی (2007) و با مصاحبهی باز و عمیق با 9 نفر از خبرگان صنعت، میزان تشابه و تمایز فرایند سرمایهگذاری در ایران با الگوی یادشده تعیین و دلایل این تمایز شناسایی شده است. همچنین یافتههای تحقیق در سه طبقهی شرایط جاری، شرایط مطلوب و عوامل ایجاد تفاوت، ارائه میشود. براساس یافتهها، این فرایند در ایران شامل 6 سطح بوده که 3 سطح کمتر از الگوی پایه است. در انتها نیز پیشنهادهایی برای بهبود فرایند و انجام تحقیقهای بعدی ارائه میشود.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
مطالعهی موانع کارآفرینی در ورزش کشور
مطالعهی موانع کارآفرینی در ورزش کشور
105
124
23533
FA
جهانگیر
یدالهی فارسی
ناصر
غلامی
مهرزاد
حمیدی
علی
کنعانی
Journal Article
1970
01
01
با توجه به اهمیت بخش ورزش در اقتصاد بهویژه تولید و اشتغال و اهمیت این بخش برای تعالی جوانان، مساعد کردن محیط کسبوکار در این بخش در دستیابی به هدفهای یادشده اثرگذار است. در این رابطه شناخت موانع کارآفرینی در ورزش به سیاستگذاری درست برای توسعهی محیط کسبوکارهای ورزشی کمک میکند. هدف این مقاله شناسایی مانعهای کارآفرینی در ورزش کشور است و به سوال توسعهای مهمی پاسخ میدهد. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و بر مبنای نظریهی سهشاخهگی مانعهای رفتاری، ساختاری و محیطی کارآفرینی در ورزش شناسایی میشود. از یک جامعهی 275 نفری، نمونه 100تایی از دو گروه کارآفرینان ورزشی- تولیدکنندگان لوازم و تجهیزات ورزشی و باشگاهداران- با روش مصاحبه و پرسشنامه، اطلاعات لازم گردآوری شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین دیدگاههای دو گروه یادشده تفاوت وجود ندارد و عاملهایی مانند میزان سرمایهگذاری زیربنایی دولت در ورزش، توجه به کیفیت محصولات و خدمات، میزان تشویقِ جو و فضای عمومی حاکم بر جامعه به خلق و اجرای ایدههای جدید، میزان رقابت در بازار ورزشی (تولید تجهیزات ورزشی و باشگاهداری)، زیرساختهای کسبوکار: ارتباطات، حمل و نقل، خدمات بیمه و خدمات بانکی مانع اصلی کارآفرینی در ورزش کشور هستند.
با توجه به اهمیت بخش ورزش در اقتصاد بهویژه تولید و اشتغال و اهمیت این بخش برای تعالی جوانان، مساعد کردن محیط کسبوکار در این بخش در دستیابی به هدفهای یادشده اثرگذار است. در این رابطه شناخت موانع کارآفرینی در ورزش به سیاستگذاری درست برای توسعهی محیط کسبوکارهای ورزشی کمک میکند. هدف این مقاله شناسایی مانعهای کارآفرینی در ورزش کشور است و به سوال توسعهای مهمی پاسخ میدهد. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و بر مبنای نظریهی سهشاخهگی مانعهای رفتاری، ساختاری و محیطی کارآفرینی در ورزش شناسایی میشود. از یک جامعهی 275 نفری، نمونه 100تایی از دو گروه کارآفرینان ورزشی- تولیدکنندگان لوازم و تجهیزات ورزشی و باشگاهداران- با روش مصاحبه و پرسشنامه، اطلاعات لازم گردآوری شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین دیدگاههای دو گروه یادشده تفاوت وجود ندارد و عاملهایی مانند میزان سرمایهگذاری زیربنایی دولت در ورزش، توجه به کیفیت محصولات و خدمات، میزان تشویقِ جو و فضای عمومی حاکم بر جامعه به خلق و اجرای ایدههای جدید، میزان رقابت در بازار ورزشی (تولید تجهیزات ورزشی و باشگاهداری)، زیرساختهای کسبوکار: ارتباطات، حمل و نقل، خدمات بیمه و خدمات بانکی مانع اصلی کارآفرینی در ورزش کشور هستند.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
طراحی نظام ارزیابی عملکرد تجاریسازی
تحقیقهای دانشگاهی
طراحی نظام ارزیابی عملکرد تجاریسازی
تحقیقهای دانشگاهی
145
164
23534
FA
هادی
زارع
سیدرضا
حجازی
Journal Article
1970
01
01
با گسترش اهمیت موضوع تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی، استخراج شاخصهای ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی برای برنامهریزیهای راهبردی دانشگاه بهنظر بسیار ضروری است، به همین دلیل هدف این تحقیق طراحی نظام ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران میباشد. روش تحقیق این پژوهش، آمیخته است که در مرحلهی کمّی از روش پیمایشی و پرسشنامه استفاده شده است. براساس نتایج بهدست آمده از مرحلهی کیفی که شامل طراحی نظام ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی بود این نظام دارای 3 موضوع شاخصهای ساختاری (4بُعد و 14 جزء)، فرایندی (4 بُعد و 20 جزء) و خروجی (یک بُعد و 8 جزء) است که ابعاد و اجزای آن شناسایی و نهایی شدند. در ادامه با تعیین روش اندازهگیری، وزن و اهمیت موضوعها و ابعاد و اجزای بهدست آمده و شیوهی جمعبندی و نتیجهگیری مقدار آنها برای پردیس استخراج شد. در مرحلهی کمّی براساس نظام طراحی شده به ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی در پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران پرداختیم.
با گسترش اهمیت موضوع تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی، استخراج شاخصهای ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی برای برنامهریزیهای راهبردی دانشگاه بهنظر بسیار ضروری است، به همین دلیل هدف این تحقیق طراحی نظام ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران میباشد. روش تحقیق این پژوهش، آمیخته است که در مرحلهی کمّی از روش پیمایشی و پرسشنامه استفاده شده است. براساس نتایج بهدست آمده از مرحلهی کیفی که شامل طراحی نظام ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی بود این نظام دارای 3 موضوع شاخصهای ساختاری (4بُعد و 14 جزء)، فرایندی (4 بُعد و 20 جزء) و خروجی (یک بُعد و 8 جزء) است که ابعاد و اجزای آن شناسایی و نهایی شدند. در ادامه با تعیین روش اندازهگیری، وزن و اهمیت موضوعها و ابعاد و اجزای بهدست آمده و شیوهی جمعبندی و نتیجهگیری مقدار آنها برای پردیس استخراج شد. در مرحلهی کمّی براساس نظام طراحی شده به ارزیابی عملکرد تجاریسازی تحقیقهای دانشگاهی در پردیس دانشکدههای فنی دانشگاه تهران پرداختیم.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
موانع توسعهی بنگاههایکوچک و متوسطکارآفرین
روستایی در استان خوزستان
(مطالعه موردی: صنایع تکمیلی خرما)
موانع توسعهی بنگاههایکوچک و متوسطکارآفرین
روستایی در استان خوزستان
(مطالعه موردی: صنایع تکمیلی خرما)
165
184
23535
FA
عرفان
علیمیرزایی
علی
اسدی
مریم
طهماسبی
Journal Article
1970
01
01
بنگاههای کوچک و متوسط در عرصهی بازاریابی کشاورزی، راهکاری مناسب برای تقویت کارآفرینی روستایی است که اهمیت آن در مناطق تککِشتی بهنظر دوچندان میباشد. هدف اصلی این پژوهش کاربردی، شناسایی موانع توسعهی بنگاههای کارآفرین صنایع تکمیلی خرما در استان خوزستان بود. رویکرد غالب تحقیق، کمّی و روش انجام آن مبتنی بر پیمایش بود. جامعهی آماری پژوهش در قالب دو گروه مجزا، 41 نفر از صاحبان بنگاههای کارآفرین و 40 کارشناس مرتبط با امور این بنگاهها را در بر داشت که با توجه به تعداد اندک مورد سرشماری قرار گرفتند. بهمنظور جمعآوری دادهها از یک نسخه پرسشنامهی محققساخته استفاده شد. روایی محتوایی ابزار اندازهگیری توسط تعدادی از کارشناسان و کارآفرینان باسابقه و پایایی آن با محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافتهها نشان داد که دو گروه، در ارتباط با 17 مورد از 35 متغیر طرح شده بهعنوان بازدارندههای توسعهی بنگاههای کارآفرین اتفاق نظر داشتند. براساس نتایج تحلیل عاملی نیز، بازدارندههای مورد توافق در چهار عامل زیرساختی، بازاریابی، مدیریتی و سیاستگذاری دستهبندی شدند که در مجموع، 94/53 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکردند.
بنگاههای کوچک و متوسط در عرصهی بازاریابی کشاورزی، راهکاری مناسب برای تقویت کارآفرینی روستایی است که اهمیت آن در مناطق تککِشتی بهنظر دوچندان میباشد. هدف اصلی این پژوهش کاربردی، شناسایی موانع توسعهی بنگاههای کارآفرین صنایع تکمیلی خرما در استان خوزستان بود. رویکرد غالب تحقیق، کمّی و روش انجام آن مبتنی بر پیمایش بود. جامعهی آماری پژوهش در قالب دو گروه مجزا، 41 نفر از صاحبان بنگاههای کارآفرین و 40 کارشناس مرتبط با امور این بنگاهها را در بر داشت که با توجه به تعداد اندک مورد سرشماری قرار گرفتند. بهمنظور جمعآوری دادهها از یک نسخه پرسشنامهی محققساخته استفاده شد. روایی محتوایی ابزار اندازهگیری توسط تعدادی از کارشناسان و کارآفرینان باسابقه و پایایی آن با محاسبهی ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. یافتهها نشان داد که دو گروه، در ارتباط با 17 مورد از 35 متغیر طرح شده بهعنوان بازدارندههای توسعهی بنگاههای کارآفرین اتفاق نظر داشتند. براساس نتایج تحلیل عاملی نیز، بازدارندههای مورد توافق در چهار عامل زیرساختی، بازاریابی، مدیریتی و سیاستگذاری دستهبندی شدند که در مجموع، 94/53 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکردند.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
الگوی سنجش کارآفرینی شرکتی با توجه به شاخصهای درون سازمانی و اثرگذاری آن برکارآفرینی
(مطالعه موردی: بنگاههای صنعت نساجی استان یزد)
الگوی سنجش کارآفرینی شرکتی با توجه به شاخصهای درون سازمانی و اثرگذاری آن برکارآفرینی
(مطالعه موردی: بنگاههای صنعت نساجی استان یزد)
185
203
23536
FA
قدرتاله
طلایی
Journal Article
1970
01
01
این تحقیق بهدنبال ارزیابی ویژگیهای برازندگی یک الگوی سنجش کارآفرینی شرکتی است که با اندازهگیری شاخصهای درون سازمانی اثرگذار بر ادراک مدیران میانی، برای توسعهی کارآفرینی شرکتی شکل میگیرد. برای استخراج دادهها از پیشینهی پژوهشی موضوع و ابزار پیمایش استفاده شد. نمونهگیری پیمایش از 108 نفر از مدیران بنگاههای کوچک و متوسط صنعت نساجی استان یزد و به صورت تصادفی طبقهبندی شده، بهعمل آمده است. از اینرو 100 پرسشنامه برای تکمیل به مدیران میانی بنگاه های کوچک و متوسط شاخه نساجی استان عرضه شد و 58 پرسشنامه جمعآوری شد. نتایج نشاندهندهی وجود عاملهای مکنون درون سازمانی مجزا با عناوین پشتیبانی مدیریت، آزادی عمل کاری، استفاده از برنامههای تقویتی، دسترسی به زمان و محدودیتهای سازمانی است. اعتبار الگوهای مفهومی استخراج شده مربوط به هریک از عوامل درون سازمانی، با تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد. همچنین نتایج، نشاندهندهی تایید روابط علّی بین شاخصها و عاملهای مکنون است. در ادامه شش الگوی علّی مفهومی از روابط بین شاخصهای مشهود و عاملهای مکنون درون سازمانی شناسایی و آزمون شد.
این تحقیق بهدنبال ارزیابی ویژگیهای برازندگی یک الگوی سنجش کارآفرینی شرکتی است که با اندازهگیری شاخصهای درون سازمانی اثرگذار بر ادراک مدیران میانی، برای توسعهی کارآفرینی شرکتی شکل میگیرد. برای استخراج دادهها از پیشینهی پژوهشی موضوع و ابزار پیمایش استفاده شد. نمونهگیری پیمایش از 108 نفر از مدیران بنگاههای کوچک و متوسط صنعت نساجی استان یزد و به صورت تصادفی طبقهبندی شده، بهعمل آمده است. از اینرو 100 پرسشنامه برای تکمیل به مدیران میانی بنگاه های کوچک و متوسط شاخه نساجی استان عرضه شد و 58 پرسشنامه جمعآوری شد. نتایج نشاندهندهی وجود عاملهای مکنون درون سازمانی مجزا با عناوین پشتیبانی مدیریت، آزادی عمل کاری، استفاده از برنامههای تقویتی، دسترسی به زمان و محدودیتهای سازمانی است. اعتبار الگوهای مفهومی استخراج شده مربوط به هریک از عوامل درون سازمانی، با تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد. همچنین نتایج، نشاندهندهی تایید روابط علّی بین شاخصها و عاملهای مکنون است. در ادامه شش الگوی علّی مفهومی از روابط بین شاخصهای مشهود و عاملهای مکنون درون سازمانی شناسایی و آزمون شد.
Faculty of Entrepreneurship, University of Tehran
Journal of Entrepreneurship Development
2008-2266
4
2
2011
08
23
ارتباط شیوههای شناختی گریگوریک با ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور
ارتباط شیوههای شناختی گریگوریک با ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور
125
144
23537
FA
محمدجواد
حضوری
احمد
علیپور
سپیده
دیداب
Journal Article
1970
01
01
هدف این پژوهش بررسی رابطهی شیوههای شناختی با ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور در مرکز تهران است. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و مبتنی بر دادههای جمعآوری شده از روش میدانی میباشد. جامعهی آماری این تحقیق شامل 5962 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور مرکز تهران است. حجم نمونه با روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی، 361 نفر تعیین شد. پس از جمعآوری و تحلیل دادهها، الگوهای تحلیل مسیر توسط نرمافزار لیزرل برای بررسی رابطهی شیوههای شناختی گریگوریک با کارآفرینی و با شاخصهای کارآفرینی ترسیم شد. آزمون فرضیهها نشان داد که، شیوههای شناختی با ویژگیهای کارآفرینی رابطهی مثبت و معناداری دارد و از بین متغیرهای شیوهی شناختی بیشترین تا کمترین تأثیر به ترتیب به شاخصهای شیوهی عینی- متوالی، شیوهی انتزاعی- تصادفی، شیوهی عینی- تصادفی و در نهایت انتزاعی- متوالی مربوط بوده است.
هدف این پژوهش بررسی رابطهی شیوههای شناختی با ویژگیهای کارآفرینی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور در مرکز تهران است. این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و مبتنی بر دادههای جمعآوری شده از روش میدانی میباشد. جامعهی آماری این تحقیق شامل 5962 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور مرکز تهران است. حجم نمونه با روش نمونهگیری طبقهبندی تصادفی، 361 نفر تعیین شد. پس از جمعآوری و تحلیل دادهها، الگوهای تحلیل مسیر توسط نرمافزار لیزرل برای بررسی رابطهی شیوههای شناختی گریگوریک با کارآفرینی و با شاخصهای کارآفرینی ترسیم شد. آزمون فرضیهها نشان داد که، شیوههای شناختی با ویژگیهای کارآفرینی رابطهی مثبت و معناداری دارد و از بین متغیرهای شیوهی شناختی بیشترین تا کمترین تأثیر به ترتیب به شاخصهای شیوهی عینی- متوالی، شیوهی انتزاعی- تصادفی، شیوهی عینی- تصادفی و در نهایت انتزاعی- متوالی مربوط بوده است.