per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
1
19
10.22059/jed.2018.252895.652502
71587
Research Paper
واکاوی استراتژیهای بازگشت در کسبوکارهای کوچک و متوسط فناورانه
Exploring turnaround strategies in high-tech SMEs
نرگس ایمانی پور
nimanip@ut.ac.ir
1
علیرضا جهاندیده
alireza.jahandide@ut.ac.ir
2
علی داوری
ali_davari@ut.ac.ir
3
دانشیار گروه کسب و کار، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران
کارشناسی ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران
استادیار گروه کسب و کار، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران ، ایران
از آنجا که بسیاری از کسبوکارها به دلایل مختلف درونی و محیطی با اُفول مواجه میشوند، مبحث استراتژیهای بازگشت در ادبیات کسبوکار از اهمیت ویژهای برخوردار است. استراتژیهای بازگشت، آن دسته از استراتژیهایی هستند که سازمان را برای مواجهه با شرایط اُفول و خروج از آن آماده میسازند. در این مقاله هدف، شناسایی استراتژیهای بازگشت در کسبوکارهای کوچک و متوسط فناورانه است. شیوه انجام پژوهش از منظر هدف، کاربردی و برحسب گردآوری دادهها، کیفی با رویکرد موردپژوهی چندگانه است. جامعه آماری نیز متشکل از کسبوکارهای کوچک و متوسط تثبیت شده فناورانه در شهرستان تهران است. دادههای موردنیاز با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق واقعهمحور با مدیران 7 کسبوکار کوچک و متوسط فناورانه که دچار اُفول شدهاند، جمعآوری و تحلیل شده است. نتایج تحلیل دادههای کیفی نشان میدهد، استراتژیهای بازگشت در دو دسته کلی محتوامحور و فرایندمحور و در پنج طبقه محوری مستحکمسازی دارایی و هزینه، تمرکز بر فعالیتهای کلیدی، رشد و بازیابی، تغییر ساختار سازمانی و تغییر فرهنگ و رهبری دستهبندی میشوند.
Since most of the businesses face the organizational decline due to internal and environmental causes, the concept of turnaround strategies is one of the important concerns among business scholars and practitioners. Turnaround strategies are those which prepare the organization for facing the decline situation. Decline means, deterioration of organizations performance and resources in a specific period of time. In this article, we seek to explore different turnaround strategies among high-tech SMEs. We used a qualitative approach to address the articles main question. The sample was driven by high-tech SMEs which have experienced decline situation in their organizational life cycle. The survey data was gathered by depth interviews with 7 cases. The result shows that turnaround strategies can be divided into two main categories: Content-Oriented and Process Oriented. These strategies include Cost/Asset Retrenchment, Focusing on main activities, Growth and Recovery, Change in Organizational Structure and Change in Culture and Leadership.
https://jed.ut.ac.ir/article_71587_715a4319209f7bd5d259c98879f443f8.pdf
استراتژی
استراتژی بازگشت
اُفول سازمانی
کسبوکارهای کوچک و متوسط فناورانه
"Strategy"
"Turnaround Strategy"
"Organizational Decline"
"اhigh-tech Small and Medium Enterprises"
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
21
40
10.22059/jed.2018.261899.652659
71588
Research Paper
شناسایی عوامل پیشبرنده استفاده از تأمین مالی جمعی توسط کارآفرینان (مورد مطالعه: صنعت گردشگری)
Identifying drivers of Using Crowdfunding by Entrepreneurs (The Case of Tourism Industry)
هستی چیت سازان
chitsazan@ut.ac.ir
1
ساره کولجی
s.koolaji@gmail.com
2
افسانه باقری
af.bagheri@ut.ac.ir
3
استادیار دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشجوی کارشناسی ارشد کارآفرینی، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشیار دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
تأمین مالی جمعی روشی نوین برای کارآفرینان بهمنظور تأمین مالی، تحقق و پیشبرد ایدهها و پروژههای کارآفرینانه آنها است و امکان جمعآوری منابع مالی از عموم را برای آنها فراهم میسازد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با تمرکز بر جویندگان سرمایه، عوامل پیشبرنده استفاده از تأمین مالی جمعی توسط کارآفرینان در صنعت گردشگری شناسایی شوند. این پژوهش، کیفی و از نوع تجزیه و تحلیل تم است. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 22 نفر از مدیران و کارشناسان شرکتهای خدمات گردشگری/مسافرتی شهر تهران و کارشناسان بخش گردشگری سازمان میراث فرهنگی که در زمینه تأمین مالی دانش و تجربه داشتند، با بهکارگیری تکنیک گلولهبرفی گردآوری شد و با استفاده از کُدگذاری باز و محوری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج بهدست آمده، عوامل پیشبرنده استفاده از تأمین مالی جمعی از دیدگاه جویندگان سرمایه را میتوان در قالب شش محور مجزا طبقهبندی نمود که عبارتند از: عوامل مرتبط با جویندگان سرمایه، عوامل مرتبط با تأمینکنندگان سرمایه، عوامل مرتبط با پلتفرم، عوامل مرتبط با پروژه و ایده، عوامل مرتبط با روش تأمین مالی جمعی و عوامل مرتبط با محیط و زمینه. هر یک از این محورها خود شامل مقولات و زیرمقولاتی هستند که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است.
Crowdfunding is a new way for entrepreneurs to fund-raise, implement, and promote their entrepreneurial ideas and projects, and gives them a means to collect their financial resources from crowd. This study attempts to identify drivers of using crowdfunding by entrepreneurs in the tourism industry. The data for this qualitative (thematic analysis) research were collected through semi-structured interviews with 22 managers and experts with fundraising knowledge and experience from tourism/travel agencies in Tehran and experts from the tourism sector of the Cultural Heritage Organization. The snowball sampling technique was applied. The data were analyzed using open and axial coding. According to the results, drivers of using crowdfunding by the entrepreneurs were classified into six factors including the factors related to the capital seekers, to the capital providers, the platform, the projects and ideas, the method of crowdfunding and the context and environment. Furthermore, this study explored the dimensions of each crowdfunding driving factors that are discussed in this study.
https://jed.ut.ac.ir/article_71588_a12e4c4db592a56a4fed9730d68c185a.pdf
تأمین مالی جمعی
جذب سرمایه
جویندگان سرمایه
صنعت گردشگری
عوامل پیشبرنده تأمین مالی جمعی
Crowdfunding
Fundraising
Capital Seekers
tourism industry
Crowdfunding Drivers
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-06-08
12
1
41
59
10.22059/jed.2019.278038.652949
72513
Research Paper
مدلسازی یکپارچه عوامل مؤثر بر شکست کارآفرینان و پیامدهای مالی، اجتماعی و روانی آن
Integrated Modeling of Entrepreneurial Failure Antecedents and its Financial, Social and Psychological Consequences
محمدرضا پارسانژاد
parsanejad@iust.ac.ir
1
سید مصطفی رضوی
mrazavi@ut.ac.ir
2
زینب فروتن
z_foroutan@vu.iust.ac.ir
3
استادیار/ دانشکده مهندسی پیشرفت/ دانشگاه علم و صنعت ایران
عضو هیات علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مدیریت اجرائی، دانشگاه علم و صنعت ایران
این پژوهش با هدف مدلسازی یکپارچه عوامل مؤثر بر شکست و پیامدهای آن بر کارآفرینان صورت گرفته است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات، توصیفی–همبستگی است. همچنین براساس اطلاعات گردآوری شده از استارتآپهای دانشگاهی مستقر در تهران، میزان تأثیر دلایل شکست و پیامدهای آن را میسنجد. از اینرو، نظرات 257 نفر از کارآفرینان دانشگاهی که بهصورت تصادفی انتخاب شدهاند، در قالب پرسشنامه محققساخته گردآوری شد. با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری نیز، عمق تأثیرگذاری هر یک از عوامل در شکست و پیامدهای آن استخراج شد. بهطور خلاصه بر اساس نتایج بهدست آمده، ضعف در تیم استارتآپی بهعنوان مهمترین عامل شکست کارآفرینی شناسایی شد، و پس از آن به ترتیب استراتژیهای اشتباه، بازاریابی نادرست، دشواری صنعت، محصول ضعیف و عوامل مالی در رتبههای بعدی اهمیت قرار گرفتند. در میان پیامدهای شکست نیز بیشترین هزینه تحمیل شده بر کارآفرین، هزینههای روانی و سپس اجتماعی و مالی بوده است.
This study aimed at integrated modeling of effective factors on failure and its consequences on entrepreneurs. This is an applied research and it analyses the effects of failure and its consequences based on data collected from university-based startups in Tehran. Therefore, the responses of 257 randomly selected academic entrepreneurs were collected by questionnaire, and using structural equation modeling method, the effect of each factor in failure and its consequences is extracted. In short, based on the results, weaknesses in the team were identified as the most important factor in the failure of entrepreneurship and then the incorrect strategies, wrong marketing, industry difficulty, weakness in product and financial factors were followed. Among the consequences of failure, the highest imposed cost was mental and then social and financial costs.
https://jed.ut.ac.ir/article_72513_7fcd2979d426543cebec0f7e2db0aa90.pdf
پیامدهای شکست
عوامل شکست
کارآفرین
کسب وکار نوپا
Antecedents
Consequences
Entrepreneur
Objective Failure
Startup
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
61
80
10.22059/jed.2019.274230.652880
71589
Research Paper
تأثیر مهارتهای اکتشافی تیم مؤسس بر پیشرفت فرآیند ایجاد کسبوکار نوپا: تبیین نقش تعدیلگر درجه تازگی ایده
The impact of founding team's exploratory behaviors on the progress of start-up process: the moderating role of idea novelty
کمال سخدری
kasakhdari@ut.ac.ir
1
سیما سجادی
sima.sajadi@ut.ac.ir
2
محمد حسن مبارکی
mhmobaraki@ut.ac.ir
3
استادیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
دانشجوی کارشناسی ارشد کارآفرینی دانشکده کارآفرینی
دانشیار گروه کارآفرینی سازمانی، دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران
این پژوهش با هدف تأثیر مهارتهای اکتشافی تیم مؤسس بر پیشرفت فرآیند ایجاد کسبوکار نوپا صورت گرفته است. روش پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد کّمی است. روش جمعآوری دادهها همبستگی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محققساخته انجام شده که در اختیار 210 نفر در 101 تیم مؤسس در شرکتهای فناور مستقر در پارکهای علم و فناوری شهر تهران قرار گرفت. روش تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نیز با استفاده از نرمافزارSPSS25 صورت گرفته است. نتایج نشان میدهد که مهارتهای پرسشگری و مشاهدهگری تیم مؤسس، بر پیشرفت فرآیند ایجاد کسبوکار تأثیرگذار است. بررسی تأثیر تعدیلگر درجه تازگی ایده نیز نشان میدهد که مشاهدهگری، بهویژه زمانی که نوآوری ایده پائین است، پیشرفت فرآیند ایجاد کسبوکار را تقویت میکند. این نتایج بینشهای ارزشمندی در جهت فهم رشد فرآیند ایجاد کسبوکار برای محققان و کارآفرینان ارائه میدهد
This research was aimed at identifying the founding team's exploratory skills on the progress of the business creation process. The method of this research was applied in terms of objective with a quantitative approach, survey method, and a closed-ended questionnaire tool from 210 founders in 101 teams of technology-based companies operating in Tehran's science and technology parks, and a hierarchical regression analysis method using Version 25 of SPSS software. The results show that the founder team's questioning and observing skills positively affect the progress of the business creation process. The test of the moderating effect of the idea novelty in the exploratory skills-progress of venture creation process link also suggests that the observatory skills are in particular important for the progress of the business creation when the idea of innovation is low. This provides valuable insights into a better understanding of the venture creation process.
https://jed.ut.ac.ir/article_71589_312a780f853a5f3ce8304b2a243a34ac.pdf
آزمایشگری
پرسشگری
رفتار اکتشافی
شبکه سازی
مشاهده گری
Entrepreneurial team
Observing
Questioning
Networking
Experimenting
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
82
100
10.22059/jed.2019.275799.652905
72394
Research Paper
تأثیر دانش پیشین بر موفقیت کارآفرینانه با نقش میانجی هوشیاری کارآفرینانه (مورد مطالعه: کسبوکارهای حوزه فستفود در شهر اصفهان)
The impact of prior knowledge on entrepreneurial success with the mediating role of entrepreneurial alertness (The case of fast food businesses in the city of Isfahan)
مهران شایان
mehranshayan20@gmail.com
1
علی شائمی برزکی
shaemi@ase.ui.ac.ir
2
هادی تیموری
h.teimouri@ase.ui.ac.ir
3
کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصقهان، ایران
دانشیار، گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
استادیار، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
این پژوهش به بررسی تأثیر دانش پیشین بر موفقیت کارآفرینانه با نقش میانجی هوشیاری کارآفرینانه در میان کسبوکارهای حوزه فستفود در شهر اصفهان میپردازد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل 1366 مالک واحدهای فروش فستفود در شهر اصفهان است. نمونهی مورد بررسی با استفاده از جدول مورگان 297 کسبوکار است که به روش تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد بوده که پایایی و روایی آن بررسی و تأیید شده است. به هر کسبوکار فستفود یک پرسشنامه داده شد که توسط مالک آن تکمیل گردید برای بررسی فرضیههای پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرمافزار3 Smart PLS استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که دانش پیشین و تمامی ابعاد آن (دانش پیشین بازار، دانش پیشین فناوری، دانش پیشین پیرامون مشکلات مشتری، دانش پیشین نحوه خدمت به بازار)، بر موفقیت کارآفرینانه با سطح اطمینان 95/0 تأثیر مثبت و معنادار دارند. همچنین نقش میانجی هوشیاری کارآفرینانه در تأثیرگذاری دانش پیشین بر موفقیت کارآفرینانه با ضریب تأثیر 53/0 موردتأیید قرار گرفت.
This research considers the effect of entrepreneurial knowledge on entrepreneurial success with the mediating role of entrepreneurial alertness in fast food businesses in the city of Isfahan. This research is an applied research in respect to its purpose and correlational descriptive in respect to its methodology. The population of this study comprise of 1366 fast food businesses and by simple sampling and using Morgan table 297 businesses are selected. The instrument of data collection was the standard questionnaire that the reliability and validity of the questionnaire was approved and one questionnaire has been given to per business and it has been answered by the owner of business. For testing hypothesizes, the way of Partial Least Squares and SPSS software was used. The result of testing hypothesizes shows that entrepreneurial knowledge and all its dimensions have positive effect on entrepreneurial success. The mediating role of entrepreneurial alertness also is confirmed in effecting entrepreneurial knowledge on entrepreneurial success.
https://jed.ut.ac.ir/article_72394_85f9cad428fdd3620fb3741d40ed5bbe.pdf
دانش پیشین
موفقیت کارآفرینانه
واحدهای فستفود شهر اصفهان
هوشیاری کارآفرینانه
Prior knowledge
Entrepreneurial success
Entrepreneurial alertness
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
101
120
10.22059/jed.2018.264811.652704
71591
Research Paper
سازماندهی کسب و کار جدید: چه فعالیتهای پیشسازمان را ایجاد میکنند؟
Organizing new ventures: Which activities create a pre-organization?
کامبیز طالبی
ktalebi@ut.ac.ir
1
سیدهادی فرحزادی
s.h.farahzadi@gmail.com
2
سیدرضا حجازی
rehejazi@ut.ac.ir
3
سید مجتبی سجادی
msajadi@ut.ac.ir
4
استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
دانشیار دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
با توصیف کارآفرین بهعنوان خالق کسبوکار جدید، مطالعات این حوزه بر رفتار کارآفرین یا همان «سازماندهی سازمان جدید» متمرکز میشوند. مطالعات بسیاری در این حوزه به فرآیند کارآفرینی پرداخته و تنها چند مطالعه معدود به پیشسازمان بهعنوان آنچه در ابتدای مسیر خلق کسبوکار جدید توسط کارآفرینان ساخته میشود، اشاره کردهاند. این مطالعات با تأکید بر اینکه پیشسازمانها هنوز ویژگیهای یک سازمان را ندارند، آنها را چیزی بیشتر از یک الگوی تصادفی نمیدانند. روش پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی است. همچنین با استفاده از رویکرد آمیخته – اکتشافی، در جامعه کسبوکارهای اینترنتی استان تهران اجرا شده است. بخش کیفی با استفاده از روشهای دلفی (با حضور 5 نفر از خبرگان)، مدیریت تعاملی و مدلسازی ساختاری- تفسیری، با هدف استخراج روابط میان فعالیتها از دید خبرگان انجام شد. در بخش کمّی با هدف تأیید روابط استخراج شده در بخش کیفی، براساس نمونهای با حجم 124 مورد و با استفاده از تحلیل مسیر، 10 فعالیت کلیدی تشکیلدهنده پیشسازمان و روابط میان آنها شناسایی شد. این فعالیتها عبارتند از: ایجاد تیم، تأمین پول هوشمند، راهاندازی فروش، تخصصیسازی، یادگیری تأملی، شناسایی نیازهای بازار، تنظیم ارزش پیشنهادی، ایجاد هویت مشترک، تسهیم منافع احتمالی و توسعه ساختار سازمانی؛ فعالیتهایی که انتظار میرود کارآفرینان برای سازماندهی کسبوکار جدید انجام دهند.
Conceptualizations of entrepreneurship phenomena as "New Venture Creation" explain it as an organizational phenomenon and more specifically, an organizing process. In this view, organizing is the coordination and establishment of routines, structures and systems; but there is no clear consensus on the answer to the question: what are those routines, structures and systems which must be organized by the entrepreneur? In this paper, using mixed method of research, ten activities which should be carried out to organize the new organization (preorganization) were identified. Moreover, the enhancement relations between these activities were clarified using interpretive structural modeling method and verified by path analysis quantitative method.
https://jed.ut.ac.ir/article_71591_83f3e7efe66ddd55aa164c8ec185f6fd.pdf
پیشسازمان
خلق کسبوکار جدید
سازماندهی
مدلسازی ساختاری- تفسیری
مدیریت تعاملی
Preorganization
Organizing
New Venture Creation
Interactive Management
Interpretive structural modeling
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
121
140
10.22059/jed.2019.277232.652933
71592
Research Paper
طراحی مدل بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک در صنعت ساختمان با رویکرد آمیخته
design strategic entrepreneural marketing model in building industry with exploratory Mixed approach
شهرام کوسه غراوی
gharavi.shahram@gmail.com
1
سعید صفاریان همدانی
snhrm3000@yahoo.com
2
دانشجوی دکترای کارآفرینی، گروه کارآفرینی، واحد علی آبادکتول، دانشگاه آزاد اسلامی، علی آبادکتول، ایران
استادیار گروه کارآفرینی، واحد ساری، دانشگاه آزاد اسلامی، ساری، ایران
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک در صنعت ساختمان با رویکرد آمیخته اکتشافی در شرکتهای ساختمانی شمال کشور (استانهای گلستان، مازندران و گیلان) است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی-توسعهای، از نظر ماهیت، اکتشافی و از نظر روش گردآوری دادهها، آمیخته-اکتشافی است. در بخش کیفی پژوهش، تیم مشارکتکننده شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران شرکتهای ساختمانی، بهشیوه غیرتصافی (هدفمند) و روش گلولهبرفی به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی شامل 252 شرکت ساختمانی شمال کشور با رتبههای 4 و 5 و 180 حجم نمونه به به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برآورد شد. در بخش کیفی، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرمافزار Nvivo نسخه8 تحلیل و در قالب مدل مفهومی دادهبنیاد تدوین شد. در آزمون مدل، ابتدا فرضیههای پژوهش تدوین شده و سپس با روش تحلیل مسیر و استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخه25 و Smart-PLS نسخه2/3 صورت مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مرحله کمّی نشان داد، شرایط علّی اثرگذار بر بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک شامل قابلیت ارتباطی، قابلیت سازمانی، استراتژی سازمان، حمایت مدیریت و سازمان و سیستمهای سازمانی است. شرایط مداخلهگر شامل رابطهمداری، قابلیت محیطی و حاکمیت شرکتی، و شرایط زمینهای نیز شامل تفکر سیستمی، بهکارگیری فناوری و فرهنگ سازمانی است. همچنین راهبردهای ارائه شده شامل مدیریت سرمایه فکری، همراستایی استراتژیک و دانشافزایی برای بهبود عملکرد راهبردی، تاکتیکی و کارایی شرکت بهعنوان پیامدهای بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک شناخته میشود
The purpose of this study wad to design strategic entrepreneural marketing model in building industry with exploratory hybrid approach in construction companies in the north of Iran (Golestan, Mazandaran, Guilan provinces). The present research is applied-developmental in terms of the purpose, and is explanatory regarding nature. In terms of collecting data, it is a descriptive-survey with exploratory blended approach in which the qualitative approach is base on theory of data base. In the qualitative part of the research, the participant team included academic experts and executives of construction companies in a non selective (targeted) way and a snowball method of 30 people. The statistical population in the quantitative part of the research included construction companies in the north of the country with grade 4 and 5. In the qualitative section, the collected data was analyzed using the Nvivo software and formulated in the form of conceptual data base model. In the model test, the research hypotheses were formulated and confirmed by factor analysis and path analysis methods using SPSS and PLS software. The results of the quantitative phase indicated that the causal conditions affecting strategic entrepreneurial marketing include communication capabilities, organizational capability, organizational strategy, management support and organization and organizational systems. Interventive conditions include interrelationship, environmental capability, corporate governance, and ground conditions include system thinking, using technology and organizational culture.
https://jed.ut.ac.ir/article_71592_ed2f1be596d17373903151507b621745.pdf
بازاریابی کارآفرینانه استراتژیک
صنعت ساختمان
رویکرد آمیخته
Strategic Entrepreneurial Marketing
Building Industry
mixed approach
per
دانشکده کارآفرینی
فصلنامه علمی پژوهشی توسعه کارآفرینی
2008-2266
2676-4156
2019-05-22
12
1
141
160
10.22059/jed.2019.279279.652965
71590
Research Paper
فراترکیب عوامل مؤثر بر توسعه کسبوکارهای فناورانه نوپا در اکوسیستم کارآفرینی
Metasynthesis of Factors Affecting to Develop Startups in New Technology-Based Firms in Entrepreneurial Ecosystem
راحیل کردحیدری
rahil.kordheydari@gmail.com
1
فرشته منصوری مؤید
f.mansouri@modares.ac.ir
2
سید حمید خدادادحسینی
khodadad@modares.ac.ir
3
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بین الملل دانشگاه تربیت مدرس
استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
استاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
نقش کلیدی کارآفرینی و کسبوکارهای فناورانه نوپا در روند رشد اقتصادی و توسعه پایدار کشورها روشن است. بهعنوان یک قاعده کلی، شکلگیری و عملکرد مناسب چنین کسبوکارهایی در گرو عملکرد مطلوب مقولهای با عنوان اکوسیستم کارآفرینی معرفی میشود. ازاینرو، توجه به عوامل موجود در این اکوسیستم و تأثیرگذاری آنها بر کسبوکارهای فناورانه نوپا، ضروری و همسو با معانی افزایش توسعه اقتصادی و صنعتی و ایجاد مشاغل گوناگون در جوامع است. روش پژوهش حاضر برحسب هدف، بنیادی و برحسب روش گردآوری اطلاعات، فراترکیب است. همچنین جامعه آماری، مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در مجلات Scopus و Web of Science بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات دادههای ثانویه کتابخانهای است. در فرآیند این تحقیق، ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، ابعاد و مؤلفههای محتمل اکوسیستم یادشده شناسایی شد. سپس با بهرهگیری از نظر خبرگان، نتایج حاصل از این روش مورد تحلیل و راستیآزمایی قرار گرفت. بر این اساس 12 مؤلفه سیاستگذاران، مؤسسههای آموزش عالی و دانشگاهها، حمایتگران، بازارها، عوامل سازمانی، انکوباتورها، شتابدهندگان، سرمایهگذاران، نهادها، بازیگران و ذینفعان، فرهنگ و اجتماع، و عوامل فردی با در برداشتن 36 مفهوم در 3 بُعد خرد، میانی و کلان نتیجهگیری شده است
The key role of entrepreneurship and Startups in New Technology-Based Firms is clear in the process of economic growth and sustainable development of countries. As a general rule, the formation and proper operation of such businesses depends on the desirable performance of the basis titled Entrepreneurial Ecosystem. Therefore, it is necessary to pay attention to the factors in this ecosystem and their impact on the businesses; this is consistent with the implications of increasing economic and industrial development and creating various occupations in societies. The method of this research is based on the purpose of developmental theoretical and in terms of the method of data collection is Metasynthesis; also, the statistical community is researches related to the research topic in Scopus and Web of Science journals, and the data collection tool is secondary data studies In the process of this research, first, by using Metasynthesis, the dimensions and probable components of the ecosystem were identified, then by using experts' opinion, the results of this method were analyzed and verified. Based on the thesis’ results, consequently, 12 components - Policy makers, Higher education institutions and universities, Supporters, Markets, Organizational factors, Incubators, Accelerators, Investors, Institutions, Actors and stakeholders, Culture and society, and Individual factors - including 36 concepts in 3 dimensions of micro, meso and macro are presented.
https://jed.ut.ac.ir/article_71590_a323e3e38c9ee29a585763b4f73962e0.pdf
اکوسیستم کارآفرینی
شرکتهای نوپا
فراترکیب
کسبوکارهای فناورانه
Entrepreneurial Ecosystem
Startups
New Technology-Based Firms
Meta Synthesis